جاروبرقی کوچولوی من
امروز هم مثل هروز چند بار خونه رو تمیز کردم چون تو مثل یک جاروبرقی کوچولو هر چیزی رو که ببینی بلافاصله میزاری تو دهنت، داشتم خونه رو تمیز میکردم که دیدم کیف منو باز کردی و داری دستمال کاغذی رو میخوری شانس آوردم قورت نداده بودی زود درآوردمش و تو همش سعی میکردی دستمال رو از من بگیری و من حواست رو پرت کردم و تو یادت رفت، در حال جمع کردن کیفم بودم که دیدم داری لباسها رو از روی رختآویز میکشی کلی ترسیده بودم اگه خدای نکرده رختآویز میافتاد روت چی؟ من میمردم زود رختآویز رو جمع کردم گذاشتم تو کمد، تو هم هر چند وقت یکبار در کمد رو باز میکردی و بالاخره تونستم از یادت ببرم، خ...
نویسنده :
ترانه❤️
17:56